به گزارش خبرگزاری مهر، بیست و هشتمین جلسه کارگروه علمی حکمت عملی با موضوع ماهیت عقل نظری و عقل عملی در اندیشه فارابی با ارائه حجت الاسلام محمد علی نوری و با حضور اعضای گروه در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح است:
قوه ناطقه، قوه ویژه انسان است که با لحاظ اینکه به حیطه نظر و شناخت مربوط است یا به حیطه عمل و کنش انسانی، به نظری و عملی تقسیم میشود. در نگاشتههای حکماً برای عقل نظری و عقل عملی سه تعریف ذکر شده که یکی از آن ابن سینا است و دیگری از آن خواجه طوسی و برخی دیگر مانند غزالی است و سومی از آن بهمنیار و برخی دیگر مانند قطب رازی است. سخنان فارابی درباره ماهیت و کارکرد قوای ناطقه انسانی گرچه در ظاهر یکسان نیست و در جاهایی ممکن است با یکدیگر ناسازگار به نظر آیند، ولی با تحلیل این سخنان میتوان نشان داد که اندیشه وی در این باره همانند دیدگاه بوعلی است که عقل نظری را مُدرِک همه کلیات اعم از نظری و عملی و عقل عملی را مُدرِک جزئیات عملی میداند و البته عقل عملی جزئیات عملی را از کلیات عملی ادراک شده با عقل نظری، استنباط میکند و سپس چگونگی تحقق آنها را نیز مدیریت میکند تا غرض اختیاری انسان حاصل گردد.
با بررسی سخنان فارابی به دست میآید که در نگاه وی حوزه پدید آمدن افعال ارادی انسان که حوزه شناخت جزئیات عملی با هدف ایجاد آنها در خارج است، متفاوت با حوزه شناخت حقایق کلی است که انسان تنها از آنها شناخت پیدا میکند و توان ایجاد آنها در خارج را ندارد. فارابی از این سخن نتیجه میگیرد که بنابراین قوای مُدرِکه آنها نیز متفاوت هستند. قوه درک کننده هم حکمت نظری و هم حکمت عملی که علم هستند و کلیات علمی را شامل میشوند و در شمار فضائل نظری جای دارند، عقل نظری است؛ ولی قوه عهدهدار شناخت جزئیات مربوط به رفتار ارادی انسان و پیاده کردن این جزئیات در صحنه عمل، عقل عملی است. البته فارابی تذکر میدهد که حیطه افعال ارادی انسان همه فعالیّتهای عملی او اعم از صنایع و فنون و نیز افعال نیک و بد تأمین کننده سعادت و شقاوت بشر را در بر میگیرد. با مقایسه سخنان فارابی با گفتار ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوس میتوان نشان داد که دیدگاه فارابی درباره ماهیت و کارکرد قوای ناطقه انسانی، از دیدگاه ارسطو تأثیر پذیرفته است.


نظر شما